مردی که خودش را خورد

مردی که خودش را خورد

اشعار بنیامین پورحسن
مردی که خودش را خورد

مردی که خودش را خورد

اشعار بنیامین پورحسن

جهات اربعه

تو از کجای جهانم مرا صدا کردی؟

که شرق و غرب و جنوب و شمال من شده ای!

چه کار خوب , برای که , در کجا کردم ؟

که بین این همه بدبخت مال من شده ای !


[که بین این همه بدبخت مال من شده ای ...?!!!]

اگر چه جمله ی بالا نهایت رویاست

ولی به رغم غم و بغض و اشک معتقدم

خدای فاصله ها هم تهِ دلش با ماست !


شمال خاطره هایم ,  و شرق امیدم

جنوب خواهش من , مغرب بهار آور

جهات اربعه ام باش , ای عسل بانو !

جهات اربعه ام باش , ای غزل دختر !


بگیر دست خودت سرنوشت نحسم را

مرا از این منِ بدبخت , خوب خالی کن

مرا بگیر و ببند و مرا بریز و بپاش

مرا به آنچه که هستم دوباره حالی کن!


نبودنت به گواه هواشناسی شهر

شروع بارش بی وقفه ی مسلسل هاست

و حکم تیر , برای کسی که نذرت شد

ولی به طرز عجیبی هنوز هم تنهاست !


چرا نگاه نکردی؟ چگونه دور شدی؟

_سوال پنجره وقتی که نیستی این است_

حضور خوب تو آغاز فلسفیدن هاست

چگونگی و چرایی و چیستی این است !


چقدر ، آب ندادی گل دلم را تا

به مریمانه ترین حالت خودش پژمرد!

چقدر ناله شدم از دهان اشعارم !

چقدر شاعرِ تو در نبودنت افسرد !

چقدر غیبت تو پشت میز پیدا بود !

جذام حسرت تو جان لاغرم را خورد!

منی که این طرفِ میزِ شام بیدارم

تویی که آن طرفِ میز شام خوابت برد!

همیشه اول قصه یکی خودش را باخت

و نقش اول قصه همیشه آخر مرد !


تمام آنچه که خواندی مرور عشقت بود

چه می شد از ته قصه  به خانه برگردی ؟!

من از کجای جهانت به بعد گم شده ام؟

تو از کجای جهانم مرا صدا کردی ؟!


نظرات 3 + ارسال نظر
صبوح شنبه 2 آبان 1394 ساعت 15:54

با سلام به ادب دوستان عزیز. مجموعه ای از زیباترین اشعار کوتاه ایران و جهان در کانال تلگرام صبوح

https://telegram.me/sabuoh

امین شاهرخی جمعه 24 مهر 1394 ساعت 16:19 http://shahrokhi.me

بنیامین عزیز،

نمی خوام وارد جزییات بشم و فنی رو که در اون مهارت کامل داری موشکافی کنم. خودت خوب می دونی که چقدر این اثر حیرت انگیزه. جای حرفی نیست! فقط دوست دارم بدونی، وقتی تنهایی این شعر رو خوندم، آخرش بی اختیار با صدای حرف زدن گفتم: نمیری مرد!
شاعر بسیاره و شعرم از اون بسیارتر. ولی بعضی جای خالی ها باید با چیز خاصی پر بشه.
دوست دارم تا همیشه شعر بگی.
تازه با کارای شما آشنا شدم ولی ازین به بعد هر وقت دلم هوای یه شعر ناب و تازه کنه بهتون سر می زنم.
اگه نشونی وبلاگتون عوض شد لطفاً بهم خبر بده.

خوشبخت و تندرست باشی شاعر دوست داشتنی!
امین شاهرخی

امین عزیز
اولا بسیار خوشحالم که دوست صاحب ذوق و عزیزی چون شما پیدا کردم.
در ثانی اگر تاثیری در شعر من هست از گرمای حضور و وجود عزیزانی چون شماست.
بی نهایت ممنونم ازت و امیدوارم کماکان مهمان قلم خامم باشی.
مانا باشی دوست خوبم

مریم دوشنبه 20 مهر 1394 ساعت 19:21

عالی بود اقای پورحسن
نمیتونم نظر کارشناسی بدم مثل کسی که ادبیات خونده
فقط میتونم بگم که تک تک کلماتش که در قالب شعر دراومدن برام دلچسب و زیبا بود
سپاس از شما

زنده باشید دوست خوبم
حضورتون به غایت ارزشمند و محترمه
ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد