مردی که خودش را خورد

مردی که خودش را خورد

اشعار بنیامین پورحسن
مردی که خودش را خورد

مردی که خودش را خورد

اشعار بنیامین پورحسن

به تماشای کوچ درناها(2)

می خواهم امشب از تو یک امضا بگیرم

تضمین کنی که, توی قلبت جا بگیرم


ای موج رویا در دل شب های بندر!

باید تو را از آخرین دریا بگیرم


این جاده خیلی چیزها از من گرفته

پا می شوم تا زانوانم را بگیرم


پا می شوم تا گرگ ها در خواب هستند

تا که سراغت را از آهوها بگیرم


تا که سراغت را از عطرت روی دستم

از لحظه هایی که کنارت خوب هستم


از خالکوبی روی بازوی سفیدت

از هر کسی که واقعن اصلا ندیدت !


از کافه های جاده ی بارانی رشت

از هر کسی که با تو آمد بی تو برگشت


از ساعت پرواز تو _ این وقتِ نامرد ! _

از "بندرعباس" ی که ما را زندگی کرد


از شاخه ی مریم که قبل از عید پژمرد

از آخرین "درنا" که بعد از کوچ تو مرد


از حلقه ی فیروزه ات... [ آه ای خدایا ! ]

از گردن آویز صلیبت....... [ هاله لویا ! ] *


از نبض من که تند می زد زیر دستت

از الکلی که می چکید از چشم مستت


از شاعری که کوچه ها را در پی ات گشت

از ایستگاه راه آهن بی تو برگشت


از هر شبی که گریه کرد و سخت خوابید

از هر شبی که مثل یک بدبخت خوابید


از سنگ روشویی و خلط خونیِ صبح

از مردِ شب , مثله شده , در گونیِ صبح


از چشم غره رفتن و از خشم "سرگرد"

از "گشت ارشاد" ی که ما را آخرش برد

.......

پا می شوم با زانوانی که ندارم

تا که سراغت را بگیرم از مزارم

.......

تو , یک قرار عاشقانه در بهاری

_ یک جور شیدایی توام با شکفتن _


من نذر کردم شاعرت باشم, و عشق است

از تو , برای تو همیشه شعر گفتن


من یک قطارم که شبی در دره افتاد

همراه قلب و بغض سوزنبان شکستم


من مثل سوت بمب در شب های " غزه "

اعلان حجم  فاجعه از دوردستم !


لعنت به چشمانت که آغاز جنون است!

می خواهم از تو چشم هایت را بگیرم!


با اولین پرواز بر می گردی امشب؟

من منتظر هستم که زیباتر بمیرم !



* توضیح: هاله لویا (Hallelujah) کلمه ای ست که ریشه ی عبرانی دارد و به معنای (حمد مخصوص خداست) و در نیایش های عیسویان به وفور شنیده می شود.

نظرات 7 + ارسال نظر
شکوفه عبدلی چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 17:42 http://http://nmidanm.blogfa.com/

صادق صادقیان سه‌شنبه 5 خرداد 1394 ساعت 09:43

خوشحالم که صبحمو با دوتا شعر قوی از تو شروع کردم
یه دونه ای داداش گلم

سپاس ویژه صادق جان
خیلی خوشحال شدم عزیزم
ممنونم

نگار دوشنبه 4 خرداد 1394 ساعت 16:38 http://havalitanhai.blogsky.com/

سلام و عرض ادب و احترام استاد بزرگوارم

خوشحالم که باز هم شاهد هنرنمایی قلم یکه تازتون بودم

بی نهایت زیبا بود

فوق العااااااده و جذاب

لذت می برم از خواندن بیت بیت اشعار بی نظیرتون

شاد وسلامت باشید

سلام و عرض ادب مهربانو نگار
زیبای در ذهن و نگاه شماست
یک دنیا سپاس مهربان

s@rv یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 13:54 http://sarvenaz.blogsky.com

سلام جناب پورحسن گرانقدر
گرچه درشعرنو این سروده ی بسیار زیبایتان خوانده بودم اما ارزش بارها خواندن داشت حتی دروبلاگ بسیار زیبایتان
شادزی

سلام و عرض ادب جناب لقمانی عزیز
بسیار خوشحالم که لطفتون مجددا شامل حالم شد
سپاس بی پایان عزیز

آیدا شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 20:58

باید دیشب میخوندم ... احساسم اینه : بعد از مدت ها لمس حقیقت پاک عشق توی یه شعر... سپاس شاعرم

سپاس بی پایان آیدای عزیز
شاعر توانا و دوست خوب
خوشحالم مورد پسندتون بود

سیولیشه شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 10:40

سلام و عرض ادب خدمت دوست عزیز و سپاس از همکاری و مرحمتی که با ما داشته اید.
آثار ارجمند شما زینت بخش و اعتباری برای کلبه ی بی ریای سیولیشه است.بدلیل مشکلاتی که برای سایت بلاگفا ایجاد شده

30 مین شماره نشریه اینترنتی سیولیشه را بخوانید در آدرس


http://zaxv.blogsky.com/

سلام و عرض ادب خذمت شما دوست عزیز و فرهیخته
ممنونم برای لطف همیشگی و پیوسته ی شما
ممنونم بابت اطلاع رسانی تون

علی اسماعیلی شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 00:23

سلام به جناب پورحسن عزیز....
خیلی خوشحالم ازینکه کار جدیدی ازتون خوندم..
ساده و بی پیرایش اضافی و البته دوست داشتنی بود..
با ارزوی بهترین ها برای شما برادر عزیزم.

سلام و عرض ادب علی عزیزم
بسیار خوشحالم که اولین کامنت رو از تو می گیرم
ممنونم برای لطف همیشگی و بی دریغت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد